-
چهارشنبه 1391/12/02
-
12:39
-
499 بازدید
آرزو داریم و در حسرت نداشتن آن ها می سوزیم . زندگی چون رودخانه ای خروشان جاری است و مسیر آن نیز گاهی از دل کوه ها و دره های عمیق و باریک و گاه در زمین های هموار و ملایم می گذرد و بشر از رهگذر پرپیچ و خم روزگار چه اندوخته ای دارد که در ادامه او را به کار آید
چه عبرتی از گذشتگان گرفته و چه وقت تصمیم خواهد گرفت که تجربه شده را دوباره تجربه نکند؟ این که سلامت جسم و روح خود را فدای خوشبختی موهوم کند و خود را و جهان اطراف خود را به آتشکده ای سوزان تبدیل کند و به هر دری بزند تا شاید در خوشبختی به رویش باز شود، این که روز و شب در حسرت نداشته ها بسوزد و قدر داشته ها را نداند و فرصت استفاده از آن ها را به خود ندهد این درد نیست. این که ندانسته و شاید تلاش هم نمی کند بداند معنای خوشبختی را نشانه ی بیماری نیست.
اگر همّ و غم، حسد و بخل، تکبر و غرور، جهل و غفلت، کینه و بغض، تفرقه و دوری، فقر و پریشانی، خودخوری و حرص، اضطراب و تشویش، ناامنی و ترس، خیانت و بددلی، رباخواری و حرام خواری، کم فروشی و بدفروشی، عهد شکنی و سست پیمانی، دروغ و تزویر، سالوس و تملق، سخن چینی و زشت گویی، فحشا و منکر، رشوه و اختلاس و موارد بسیاری دیگر از این قبیل دردها و بیماری های ویرانگر بشر دیروز و امروز نیست، پس دردها کدام اند؟
به کجا می رویم و قافله سالار این قافله کیست؟ در این کویر سوزان سرگشته، راه سپردن تا کی؟
به جای آب به سراب زندگی دل خوش بودن تا کجا؟ دستاورد، جز انباشت ناکامی و خون دل و خون ریزی و غارت و چپاول و غصه های بی پایان چه بوده؟ آیا نمی خواهیم از گنج مدفون در ویرانه ی خود بهره ای ببریم. عقلی را می گویم که غریبانه گواه زاری و پریشانی ما است ولی فریادهای بیدارگرش در غوغای بی خبری و جهل به گوش نمی رسد. او بانگ برمی آورد و هشدار می دهد و مقصد را می خواهد بنمایاند و نشانی درمانگاه بزرگ و شفابخش را می داند و التماس هم می کند اما...
تاسف بارتر آنکه بیدار باش عقل و وجدان با پاسخ ناامید کننده ی ما مواجه شده که زمانه چنین شده و توجیه این که همه این گونه اند یا همه می خواهیم با سرعتی سرسام آور به قعر دره ی هلاکت خود را بیفکنیم. در این باره بیشتر خواهیم نوشت. والسلام
از زندگی چه می خواهیم؟ بی تردید همه خواهند گفت: خوشبختی، آسایش، امنیت، محبت، محبوب بودن، کامیابی و شیرین زندگی کردن، آرامش روان و سلامت تن، قدرت و کارآمدی، لذت بردن از نعمت ها و امکانات، دل خوشی و نشاط، راحتی و ده ها یا صدها نکته ی دیگر که می خواهیم، آرزو داریم و در حسرت نداشتن آن ها می سوزیم. زندگی چون رودخانه ای خروشان جاری است و مسیر آن نیز گاهی از دل کوه ها و دره های عمیق و باریک و گاه در زمین های هموار و ملایم می گذرد و بشر از رهگذر پرپیچ و خم روزگار چه اندوخته ای دارد که در ادامه او را به کار آید. چه عبرتی از گذشتگان گرفته و چه وقت تصمیم خواهد گرفت که تجربه شده را دوباره تجربه نکند؟ این که سلامت جسم و روح خود را فدای خوشبختی موهوم کند و خود را و جهان اطراف خود را به آتشکده ای سوزان تبدیل کند و به هر دری بزند تا شاید در خوشبختی به رویش باز شود، این که روز و شب در حسرت نداشته ها بسوزد و قدر داشته ها را نداند و فرصت استفاده از آن ها را به خود ندهد این درد نیست. این که ندانسته و شاید تلاش هم نمی کند بداند معنای خوشبختی را نشانه ی بیماری نیست. اگر همّ و غم، حسد و بخل، تکبر و غرور، جهل و غفلت، کینه و بغض، تفرقه و دوری، فقر و پریشانی، خودخوری و حرص، اضطراب و تشویش، ناامنی و ترس، خیانت و بددلی، رباخواری و حرام خواری، کم فروشی و بدفروشی، عهد شکنی و سست پیمانی، دروغ و تزویر، سالوس و تملق، سخن چینی و زشت گویی، فحشا و منکر، رشوه و اختلاس و موارد بسیاری دیگر از این قبیل دردها و بیماری های ویرانگر بشر دیروز و امروز نیست، پس دردها کدام اند؟
به کجا می رویم و قافله سالار این قافله کیست؟ در این کویر سوزان سرگشته، راه سپردن تا کی؟
به جای آب به سراب زندگی دل خوش بودن تا کجا؟ دستاورد، جز انباشت ناکامی و خون دل و خون ریزی و غارت و چپاول و غصه های بی پایان چه بوده؟ آیا نمی خواهیم از گنج مدفون در ویرانه ی خود بهره ای ببریم. عقلی را می گویم که غریبانه گواه زاری و پریشانی ما است ولی فریادهای بیدارگرش در غوغای بی خبری و جهل به گوش نمی رسد. او بانگ برمی آورد و هشدار می دهد و مقصد را می خواهد بنمایاند و نشانی درمانگاه بزرگ و شفابخش را می داند و التماس هم می کند اما...
تاسف بارتر آنکه بیدار باش عقل و وجدان با پاسخ ناامید کننده ی ما مواجه شده که زمانه چنین شده و توجیه این که همه این گونه اند یا همه می خواهیم با سرعتی سرسام آور به قعر دره ی هلاکت خود را بیفکنیم. در این باره بیشتر خواهیم نوشت. والسلام
برچسبها: حاج, شیخ احمد رزمجو, روضه, تصاویر, مطالب, عکس, نظرآقا, سلام, وبلاگ, سایت, www.nazaragha-salam.ir, مقابله و روضه خوانی سنتی, حجت الاسلام شیخ احمد رزمجو,