روستای نظرآقا-نظرآقا سلام

نظرآقا سلام _ شنیدن خاطرات گذشته در هر حالت برای همه لذتبخش هست. اگر این خاطره بهمراه سندی مثل عکس یا ویدئو نقل شود چه بسا دلنشین تر خواهد بود.

درسته خیلی از این عکس و خاطره دور نشدیم ولی خوب بازم قدیمی محسوب میشه و دیدن و شنیدنش خالی از لطف نیست.

چندی پیش دوستی از روستای دهقائد یک قطعه عکس آلبومی برایمان ارسال و راجع به این عکس این چنین گفت: از آنجا که تحصیلات دوران راهنمایی خود را در مدرسه شهید بهشتی شهر برازجان گذراندم خاطرات خوبی از این مدرسه داشتم و دبیر ریاضیم جناب آقای محمدحسن عاملی از روستای نظرآقا که زحمات فراوانی برایمان کشیده را از همه معلمهایم بیشتر دوست داشتم و به همین دلیل تمام تلاشم را کردم که قطعه ای عکس از وی تهیه و برای یادگاری پیش خودم نگه دارم. اما ترس دوران دانش آموزی مانع میشد که از وی درخواست عکس کنم.

تصمیم گرفتم همراه خودم یک دستگاه دوربین عکاسی (یاشیکا) به سر کلاس بیاورم و بطور مخفیانه از جناب عاملی عزیز عکس بگیرم. روز موعود فرا رسید و با ترس و لرز دوربین را برداشتم و از پشت سر از آقای عاملی که در حال تدریس بود عکس گرفتم. از شانس بد ما دوبین فلاش زد و توجه همه بخصوص آقای عاملی را به خود جمله کرد. تمام دانش آموزان از ترس ساکت شدند و منتظر عکس العمل آقای عاملی دبیر ریاضی بودند. هرچه اصرار کرد تا دانش آموزان فرد خاطی را معرفی کنند موفق نشد اما تمام دانش آموزان را از کلاس اخراج کرد و درس را تعطیل و تا مدتی اجازه ورود به کلاس را به هیچ کس نداد تا قضیه واقعی را شنید و با شوخی و با خنده و مهربانی همیشگی قول داد در یک فرصت مناسب در کنار تمام دانش آموزان عکس یادگاری بیندازد که در روزهای پایانی سال تحصیلی 1379 من به آرزویم یعنی رسیدم و در کنار آقای عاملی عکس یادگاری انداختم.

در پایان، دانش آموز دهقائدی «یدالله آرمات» برای معلم قدیمی خود جناب آقای محمدحسن عاملی آرزوی موفقیت کرد.