-
سه شنبه 1394/10/15
-
13:53
-
507 بازدید
یادش بخیر ...
اونوقتا که نه خبری از واتساپ و تلگرام بود و نه ارسال پیامک انبوه، تازه خبری از چاپ اعلامیه هم نبود فقط و فقط یک چیز بود برای اطلاع رسانی تو ولات بله فقط یه چیز اونم بلندگوی مسجد ولات
از سخت ترین و ناگوارترین خبرها گرفته تا خبر برگزاری جشن ها از اعلام گُم شدن بز و کهره ی مردم تا اعلام زمان و مکان واکسن زدن گُیَل ولات از خبر گرفتن سهمیه قند و شکر و نفت در شرکت تعاونی تا زمان گرفتن مستمری کمیته امداد امام
یادش بخیر اونوقتا یه ولات بود و یه بلندگو مسجد.
یادم میا اوموقِیَل ، تا بُنگ بلندگوی مسجد راس ویمی مخصوصاً بعد از اذان مغرب یه ترسی تو دل همه میافتاد، ترس اینکه الان که خبر مرگ یکی از هُمولاتیل مونِ اعلام کنه، دیم میگفت بچیَل غُرغو نکنین بنیم بلندگو چه میگو سریع از تو خونه ی گازی میتِنگسیم صحرا، گوش میدادیم بنیم چه میخواه بگو.
معمولاً هم دو نفر بیشتر گوینده بلندگو نبودن، میش محمد ابراهیم پور که البته الان کربلایی شده و میش محسین شهریاری که بعدها حاجی شد. اگه میش محمد گوینده بود که خوب بود همه چی واضح بود و خبر کامل دریافت میشد، مثلاً میگفت : انا لله و انا الیه راجعون میش باقر حاکمی یا مح شنبه (خداوند هر دو این عزیزان را بیامرزد) یا هر کس دیه به رحمت خدا رفته و مثلاً فردا صبح تشییع جنازه ش هست.
و اما وای به روزی که حاج محسین گوینده بود آغا ما بدبخت بیدیم حاجی طبق معمول خبر را دو بار تکرار میکرد مانم نفس نمیکشیدیم، دی بازم نمیفهمید چه گفت.بعدشم سرو صدا که شما نذاشتین بفهمم چه گفت.
به جز این دو عزیز که نام بردم بلندگو گویندگان دیگه ای هم داشت، مثل مرحوم باقر دریسی خدا بیامرز و... که البته هیچکدوم شهرت و فعالیتشون در حد و اندازه این دو عزیز نبود.
بگذریم، بلندگو همیشه توش خبرهای بد اعلام نمیشد خبرهای خوب هم زیاد داشت. مثلاً اینکه یه گُی زردی پشت جو بدویی زیده یه گووَر نری آورده مال هر کیه بره بیارش خونه. به هر حال هر کسی خبری داشت که میخواست به گوش اهالی ولات برسونش میرفت مسجد میگفت تو بلندگو بُنگ کنید ( اعلام کنید) خلاصه... بلندگوی مسجد برای خودش دورانی داشت. البته که الان هم بلندگوی مسجد هستش ولی اون کجا و این کجا
یادش بخیر ...
نویسنده: قاسم پاکدل
برچسبها: قاسم پاکدل, نظرآقا سلام, قدیمی, خاطره, مسجد, بلندگو, اعلامیه, علی رزمجو, مرکز دهستان زیراه, روستا,