-
دوشنبه 1394/05/05
-
14:28
-
719 بازدید
برای سیدحسین عزیز که خیلی زود ازمیان ما رفت و ما را تنها گذاشت ...
جاودانه فقط اوست. مرغی سبک بال از جمع خانه ما به آشیان ابدی خود پرواز کرد.
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران. کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران. هر کس شراب فرقت روزی چشيده باشد!
داند که سخت باشد قطع اميدواران!
گویی حسین عزیز و مهربان و مودب و خوش اخلاق و مهمان نواز از ما رنجیده خاطر بود که صبحگاه مردادماه ناگهان ما را تنها گذاشت و به شوق دیدار پسر عموی ناکامش سید حسین مرغ جانش به پرواز درآمد و سر انجام در کنار آن عزیز سفر کرده آشیانه گزید. کاش هرگز او را ندیده بودم تا در غم فراقش سنگینی وداع این یار سفر کرده را تحمل کنم.
اگر در خواب می دیدم غم روز جدایی را. به دل هرگز نمی دادم خیال آشنایی را. جدایی تا نیفتد دوست قدر دوست کی داند. شکسته استخوان داند بهای مومیائی را.
حسین عزیز از قفس جان پریدنت زود بود اینک از اجداد طاهرینت استمداد کن تا در برابر داغ سنگین فراقت پدر و مادر- فرزند - همسر - برادر - خواهران - فامیل و دوستانت صبری جمیل پیشه نمایند.
عکس: حسین استوار
برچسبها: سیدحسین حسینی, مرحوم, تصادف, آزامگاه, نظرآقا سلام, علی رزمجو, حسین استوار,