روستای نظرآقا-نظرآقا سلام

بازی های دوران کودکی ما:

ازاین من بعداگرخداوند عمری دهد قصدداریم بعلت شتاب علم وفناوری که همه نیک می دانیم اثار مثبت ومنفی زیادی دارد وآن رانمی توان کتمان کرد و مغلوب شدن بعضی فرهنگ ها را دنبال دارد مثل بازی های اصیل روستای مان بپردازیم. شک نکنید واتساپ/لاین /وایبرو... نزدیک ترین پایگاه که خانواده باشد را ازهم دور میکند. به تازه گی میهمانی رفته ای دهمه درگیرصفحه جادویی/ کسی باهم دیگر گپ وگفتی نمی زند. ساعت هامی گذرد طرف خیلی آدم باانصافی باش دبهت می گوید چه خبر؟؟؟

توهم طبق عادت همیشگی فی الفور میگویی سلامتی.

گاهی اوقات طرف مقابلت لبخند بلندی می زندمعلوم نیست درگروهش چه برای بدبختیش فرستاده اند. خسته که شداستکان چی سرد میخورد. 30دقیقه قبل برایش ریخته ای ولی نمی دان دبجای برداشتن قنددست تومیوه دان کرده یک دانه کیوی برمی دارد بی آنکه نگاه کند میگوید قندها خیلی بزرگ شده اند نصف استکان چای راهم می ریزد روی مبلی که هنوزقسط آن رانداده اید.

اگر پیرزنی یا پیرمردی درمحفل باش دنمی دانیم که چه گنجینه ای درمحفل ماست ازانها استفاده نکرده کیس وحافظه اشان پرازقصه /تجربه/وخاطرات اما به اصطلاح انها راعقب مانده مجسم می کنیم. اما بازی دوران مابه 3قسمت مردانه /پسرانه /دخترانه تقسیم می شد.

بعضی شب بعضی ها روزبرای مثال بعداز خوردن شام که معمولا شلشلک /للک پای تورشی /زیادی غذای ظهری /ای زیادی کم فراخ ککایل وخواهرل گتوت که نه بس کم هم بودند که کسی اسمشون هم بلد نبود ویمی میزدی توکوچه دوتا سنگ ریگی به هم می زدند ومیگفتند: تی تی سنگ ترازین ------ بچیل شوم بخرین بیاین به بازی گت وکچیک جمع می شدند.

ادامه دارد.....