روستای نظرآقا-نظرآقا سلام

گفتگو با کربلایی محمد ابراهیم پور ( پیشکسوت تعزیه نظرآقا )

*  ضمن سلام و عرض ارادت ، بفرمایید چه سالی دنیا اومدی ؟ کجا متولد شدی ؟

من هم سلام عرض میکنم خدمت شما بزرگواران ، بنده متولد 3/3/1336 هستم  -  در روستای نظرآقا متولد شده ام

*  کدوم مدارس درس خوندی ؟ اولین معلمت کی بود ؟ و کدوم معلم دوران دبستان هست که هنوز یادش برات عزیزه ؟

در دوران ابتدایی در دبستان رودکی ، سیکل اول در دبیرستان فرخی برازجان و سیکل دوم در دبیرستان فردوسی برازجان – اولین معلمم (خلیل وثوقی بودند) – واقعا سوال خوبی بود من به آقای کوکن معلم دوران دبستانم علاقه بسیار زیادی داشتم و خاطرات خیلی خوبی باهاش داشتم . یادش بخیر

*  یادت میاد اولین باری که با اسم تعزیه آشنا بودی کی بود؟

از دوران کودکی و از سن هفت سالگی اسم تعزیه تو ذهنم بود و بهش علاقه داشتم

*  اولین تعزیه خوان هایی که در روستای نظرآقا تعزیه می خواندد  چه کسانی بودند؟

کاملا یادم هست (آقایان غلامرضا آتشی ، عبدالله رزمجو ، حسن علیپور ، حاج محمد حسین رزمجو ، ابراهیم ابراهیمی ، مصطفی باقرزاده ، حاج محمد نظری ، کربلایی عبدالله ابراهیمی ، حسن شهریاری ، غلامحسین شهریاری)

*  از همون کودکی هم دوست داشتی در تعزیه شرکت کنی ؟

خیلی علاقه داشتم اما چون سنم کم بود نمی توانستم در تعزیه شرکت کنم. راستش را بخواهید از رفتار و عملکرد شبیه خوان شمر آن زمان آقای حسن شهریاری میترسیدم

*  چگونه به سمت تعزیه خوانی کشیده شدی ؟

اول علاقه درونی خودم و بعد با تشویق و پیشنهاد خانواده ام پا به این عرصه گذاشتم

*  یادت میاد اولین شعری که از تعزیه را حفظ کردی چی بود؟

بله دقیقآ یادم هست سرور بالای سر علی اکبر و قاسم (عمه عمه جان عمه جان فدای شادیت ، در مدینه من نبستم حجله دامادیت)

*  همراهانت کیا بودن ؟

تمام اعضای تعزیه نظرآقا در آن زمان با هم بودیم و در مراسمات و عزاداری ها شرکت میکردیم

*  محلهایی که در زمان کودکی شما در انجا تعزیه خونده میشد کجاها بود؟

بله یادشون بخیر ( جای حسینیه کنونی ابوالفضل ، زمین کنار مخابرات ، پشت سالن ورزشی جای نخلهای باقر شکیبا ، در آرامگاه قدیم جای همین سالن ورزشی ، جنب بانک صادرات کنار نجاری مصطفی باقرزاده ، میدان روبروی قرض الحسنه امام سجاد ، در زمین فوتبال نظرآقا)

*  مرحوم بابات هم به تعزیه علاقه داشت ؟

بله / مشوق اصلی من پدرم بود چون خودش علاقه خاصی به امام حسین و اهل بیت داشت

*  در زمان کودکی ات ، قوی ترین تعزیه خونها کیا بودن ؟

شیخ ابراهیم ابراهیمی (شیخ بریم) خیلی مسلط بود . همچنین حاج محمد حسین رزمجو صدای دلنشینی داشت. و البته نقش شمر آن زمان هم آقای حسن شهریاری زیبا بازی میکرد

*  همون زمان کودکی که میرفتی در مجالس تعزیه خوانی در قالب تماشاگر شرکت می کردی ، نقش خاصی را دوست داشتی؟

بیشتر نقش عباس را دوست داشتم . چون پدرم از وفاداری و شجاعت این بزرگوار بسیار برایم تعریف میکرد و  من هم همیشه شیفته شخصیت ابوالفضل العباس بودم

*  چی شد که شبیه خون شدی ؟

عشق و علاقه ام به اهل بیت وتعزیه

*  وقتی بعد از یه عمر تماشاگر بودن ، خودت شدی شبیه خون ، چه حسی داشتی ؟

حس خوشحالی و همکاری داشتم . با این کارم خدمتی نا چیز به اهل بیت میکردم

*  چه نقشهایی ایفا می کردی ؟

ابتدا در نقش طفلهای اهل بیت بازی میکردم و در ادامه ( چوپان مجلس طفلان مسلم ، زین العابدین مجلس عاشورا ، جعفر مجلس عاشورا ، کنیز زن حارث در مجلس طفلان مسلم ، جعفر در مجلس عاشورا ، ام کلثوم ، زینب و سکینه)

*  بهترین شبیه خون های دوران جوانی ات کیا بودند ؟

در اوایل جوانیم تعزیه خوانهای خوبی بودند بخصوص آقای الله کرم ستوده نیا و حسن دوزنده

*  بیشتر دوست داشتی چه نقشی داشته باشی ؟  کدام شخصیت ؟

نقش شبیه زنان اهل بیت را بیشتر دوس داشتم بازی کنم (بی بی  ام کلثوم)

*  شما هم شبیه زن خون بودی هم مرد خون ، کدومش بیشتر می پسندیدی ؟

برایم فرقی نمیکرد و آقای باقرزاده گارگردان تعزیه هر نسخه ای را به بنده میداد با کمال میل تحویل میگرفتم و اجرا میکردم

*  بیشتری نقشی که بر عهده گرفتی کدام بود؟

بنده بیشتر شبیه خوان زن بوده ام و نقش ام کلثوم را بیشتر از دیگر نقشها بازی کردم

*  آقای ابراهیم پور شما که سالهای سال است تعزیه خون هستی ، به عقیده ی شما  رواج و برگزاری مراسم تعزیه خوانی تا چه میزان در گسترش مفاهیم عاشورایی تاثیر گزار بوده ؟

انصافآ اگر تعزیه در این روستا برگزار نمی شد اکثر مردم شناخت آنچنانی نسبت به عاشورای حسینی پیدا نمیکردند

*  تفاوت های تعزیه ی قدیم و اکنون را در چه می دانید ؟

امکانات تعزیه در قدیم بسیار ناچیز بود اما علاقه مندی مردم نسبت به تعزیه امروزی بیشتر بود

*  آیا تعزیه به سبک سنتی برگزار شود را بیشتر می پسندی ؟  یا مدرن و متحول شده ؟

به سبک قدیم را بیشتر می پسندم چون تعزیه بیشتر به دل مردم می نشست

*  آخرین بار که نسخه ای در مجالس تعزیه خواندی کی بود ؟ چه نسخه ای و در کدام مجلس ؟

آخرین با که تعزیه خواندم در سال 1386 بود و نسخه درویش در مجلس روز عاشورا را اجرا کردم

*  چرا دیگه  شبیه خونی نمی کنی ؟

به علت درد و ناراحتی در قسمت گلویم قادر به تعزیه خوانی نیستم و گرنه افتخار میکنم خادم امام حسین باشم م در عزاداری ای بزررگوار شرکت کنم. هرچند در حال حاضر در قسمت تدارکات در روز عاشورا فعالیت میکنم که انشاالله خداوند از من قبول کند

*  دوست داری بازم وارد میدان تعزیه خوانی بشی ؟

اگر خداوند توفیقی دهد و شفاهی به بنده عنایت فرماید با دل و جان باز هم در تعزیه شرکت خواهم کرد و شبیه خوانی میکنم. چون واقعآ تعزیه فقط  آواز خوانی است و بنده به دلیل این مشکل فعلا نمی توانم اجرا کنم

*  قبول دارید خیلی صدای حزین و دلنشینی دارید ؟

این لطف و عنایت مخاطبین نسبت به بنده  است

*  خیلی از مخاطبین قدیمی شما هنوز سراغ شما را می گیرند ، چرا دیگر تعزیه نمی خوانید ؟

باز هم میگویم دوستان و مردم لطف دارند نسبت به بنده

چند سوال متفاوت  

• چه سالی ازدواج کردی ؟

در خرداد ماه 1359 ازدواج کردم

• چند اولاد داری ؟

شش اولاد – سه پسر و سه دختر

• شغلت چی بود؟

خدمتگذار مردم در آموزش و پرورش منطقه سعدآباد بودم و به شغل شریف معلمی مشغول بودم – که در حال حاضر شش سال است که باز نشسته شده ام

• بهترین تعزیه خون نظرآقا از نظر شما چه کسی  است؟

الله کرم ستوده نیا – چون هم در نقش شبیه خوان زن خوب بازی میکند و هم مرد و هم از نظر صدا ، صدای دلنشینی دارد

• چه نقشی را دوست داشتی بازی کنی و نکردی ؟

نقش عباس را خیلی دوست داشتم بازی کنم اما به دلیل عدم مهارت در مرکب سواری(اسب سواری) شبیه نقش عباس را نمی گرفتم

• زنده یاد محمد باقر کرمی

آقای مرحوم کرمی بنیانگذار تعزیه خوانی در روستای نظرآقا بود. ایشان فردی خوش برخورد ، متین و ساده زیست بودند

• زنده یادعبدالله رزمجو

نام برده مرحوم عبدالله رزمجو عشق و علاقه وافری به اهل بیت داشت بخصوص تعزیه خوانی ، ایشون فردی عادل و مردمی بودند و بیشتر اوقات خود را صرف خدمت به مردم میکردند

• زنده یاد کربلایی عبدالله ابراهیمی

مرحوم کربلایی عبدالله ابراهیمی بیشتر نقش شمر را بازی میکرد و مجالس را گرم و جذاب میکردند و از نظر رفتاری فردی مردم دار و خوش برخورد بود

• مرحوم مادرت

مادر حقیر زنی مومنه و دوستدار اهل بیت بود تشویقها و دلگرمی های او باعث شد که من شبیه خوانی تعزیه را در دست بگیرم

• ظهر – مسجد ولیعصر -  الله اکبر الله اکبر ( مرحوم علی پاو ، بانی مسجد )

مرحوم علی پاو سالها بانی و خادم مسجد ولیعصر بود و صدای اذان ایشون از بلندگوی مسجد فضای درونی و بیرونی را احاطه میکرد و مناجات ایشون باعث بیداری مردم در سحرکاه ماه رمضان میشد

و در آخر ...

من به نوبه خود از برگزار کنندگان و هیئت تعزیه خوانی روستا که حقآ وقت میگذارند، چه در سرما و چه در گرما و خالصانه و بدون ریا و اکراح این کار را انجام میدهند تشکر و قدردانی میکنم

با تشکر از شما که دراین گفتگو شرکت کردید .

24/4/1392